تناقض نمایی بین واژه های « بیداری اسلامی » و « بیداری انسانی » که خصوصا در دو سال پایانی دولت دهم دستاویز بسیاری از منقدین دولت دهم شده بود را هیچگاه نمی توان از تاریخ معاصر ایران پاک نمود!

روزگاری پیش از آن نیز یار وفادار رئیس جمهور پیشین این مرز و بوم، به واسطه تیزهوشی، واقع بینی و تحلیل صحیح سیاسی که نتیجتا به پیش بینی درست تحولات امروز خاورمیانه از سوی وی منجر شده بود از سوی برخی و با عَلَم دفاع از دین؛ ضد اسلام، جاسوس، بهایی، حجتیه و خطرناکترین خطر تاریخ اسلام خوانده شده بود اما امروز که داعش در پشت مرزهای ایران اسلامی است شاید راحت تر بتوان از مظلومیت او سخن راند و ترکش های تکفیر کمتری را متحمل شد که امروز روز رسوایی است...

مهندس اسفندیار رحیم مشایی و دکتر احمدی نژاد پیش از این و در سال 91 که عده ای به «ایِ نحوٍ کانَ» در پی جایگزینی محمدمرسی با رئیس جمهور ایران بوده و درصدد سپردن بیرق عدالتخواهی به مرسی دست و پا می زدند، پیش بینی انحراف انقلاب های منطقه و مدیریت آنان به وسیله استکبار را بدون توجه به اتهامات و خودعماران انحراف یاب و صرفا برای رضای باریتعالی و تلاش برای از بین بردن موانع ظهور آخرین خورشید و ذخیره الهی در تریبون های رسمی فریاد می زدند متهم به انحراف و خطرشان بسا فراتر از سقیفه و شمر و خولی و یزید و معاویه و هارون و مامون و ...پیش بینی شده بود.

امروز با گذشت حدود دوسال ابرهای تیره و شک و تردید به کناری زده شده و پس از سقوط مرسی که به تعبیر امیرعلمدار عصر ظهور، آمریکایی ها به وی هم رحم نکردند و اگرچه او به غرب و آمریکا پناه آورده بود و لیکن وی را نیز ساقط کردند(که این عبارت رهبری انقلاب خود گویای اشتباه مهلک خودعمارپندارانی است که در پی انتقال عَلَم عدالتخواهی از دکتر احمدی نژاد به مرسی بودند) فضا برای دفاع سهل تر از جریان بهاری فراهم شده است.

پس از سقوط مرسی نیز روند معکوس بیداری های اسلامی ادامه دار شده و در یک شب داعش نیمی از عراق را به تصرف درآورد!

با رفتن آن مرد منکرِ هولوکاست و آن علمدارِ مبارزه با صهیونیسم، روند بیداری های اسلامی به شدت در جهت عکس چرخیده و دیگر اثری از مبارزه اسلامگرایان با استکبار و در راس آن آمریکا و اسرائیل نبوده و دولت اسلامی شام و عراق موسوم به داعش هر روز با سبوعیتی دوچندان در پی کشتار مسلمین، اختلاف بین شیعه و سنی و مبارزه با ایران اسلامی، سوریه عراق و حزب الله لبنان است...

یکی از مهمترین مصادیق انحراف یابان که به شدت بوسیله آن بر القای گزاره انحراف در دولت دهم تاکید شده بود، سخنان موسوم به پایان اسلامگرایی از سوی مهندس مشایی بود.

مهندس مشایی در تشریح این سخنرانی می گوید:

« به من می گویند که تو گفتی اسلام دوره اش تمام شده؟

بله ( من گفتم ) اسلام گرایی و نه اسلام

چرا دوره اش تمام شده؟ چه اسلامی؟ کدام اسلام؟من معتقدم زمانی که علی علیه السلام حاکمیت را بدست گرفت دوره اون اسلام تمام شده؛ اسلام تازه داره شروع میشه ، اسلام که همه ظرفیت هاش در دنیا محقق نشده.الان در دنیا چه کسانی اسلام را تبلیغ می کنند؟

یکی جمهوری اسلامی ایرانه که اسلام ناب و فرهنگ عمیق و انقلابی تشیع را تبلیغ میکند ولی آیا همه تبلیغات اسلام در دنیا این است؟...به خدا خیلی از این تبلیغات اسلامی که امروز در دنیا  می شود همش خیانت به اسلام است برای اینکه دروغی به نام اسلام تبلیغ می شود...موضوع سخنرانی من که گفتم دوره اسلام گرایی تمام شده است امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف) هست. این نیست که امروز یک نفر فقط بگوید اسلام؛ کافی نیست این که ...کدوم اسلام؟همینطور بگوییم اسلام و اسلامگرایی این انحراف است که امروز در دنیا بخش مهمی به نام اسلام دارند انحراف ایجاد می کنند که خط اصیل نگاه به اون آینده زیبا و درخشان (  منظور ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف  ) محو شود...سخنرانی من موضوعش امام زمان عجل الله هست، مگر می شود به امام زمان معتقد باشیم ولی به اسلام معتقد نباشیم ولی ما می گوییم میشود به اسلام معتقد بود ولی به امام زمان معتقد نبود، میشود اسلام گرایی کرد ولی از توش امام زمان در نمیاد .سالها کردند 1200 سیصد سال بعد امام زمان همین کار را کردند...

دوره، دوره معرفی انسان کامل مدیر امروز ماست-این را امروز باید معرفی کنیم. شما امام عصر را که معرفی می کنید پیغمبر هم معرفی می شود ولی خیلی ها داعیه پیغمبر دارند و دیدید که اشک می ریزند برای پیغمبر ولی علی را اصلا نمی شناسند، قنوت میگیره یک ربع و هی اشک می ریزه ولی« من مات ولم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه [1]»

نکته مهم دیگر تاکید بر بیداری انسانی از سوی رئیس دولت های نهم و دهم و مهندس مشایی بود که این نکته نیز قابل واکاوی و تجزیه و تحلیل اساسی قرار خواهد گرفت ولیکن کوتاه سخن اینکه شور و اشتیاق مردمان جهان( و نه سردمداران آنان ) به ظهور منجی عالم بشریت و تاکید بر این حقیقت که موج گسترش منجی خواهی و مقابله با ظلم و حرکت به سمت عدالت جهانی در بین مسیحیان کمتر از مسلمانان نیست، گویای درستی حرکت آنان خواهد بود.

مهندس مشایی و دکتر احمدی نژاد به شدت از جنگ مردم بر اساس مذاهب و ادیان بر حذر بوده و اتحاد مردم دنیا بر علیه سردمداران ظالم خود را از پیش شرط ها و مقدمات اصلی ظهور انگاریده اند، چرا که جنگ شیعه و سنی و جنگ مسلمان و مسیحی و... تنها به استحکام پایه های ظلم سردمداران فاسد دنیا منتهی خواهد شد و دوری از رسیدن به حقیقت انسانی و آن موعود امم...

 به گونه ای که مهندس مشایی در این باره می گوید:

« در ملاقاتی که با آقای پاپ داشتم به ایشان گفتم دورانی که ما تبلیغ اسلام کنیم و شما تبلیغ مسیحیت؛ گذشته......همه انسانیم و هر اندیشه ای که انسانها را خط کشی کند و عده ای را مومن و عده ای را کافر بنامد، محکوم به شکست است.»

آیا کشتار بی گناهان در جهان و خصوصا از سوی جریانات به ظاهر اسلامگرایی چون داعش و ...( که یقینا از سوی استکبار و در راس آن آمریکای جهانخوار و اسرائیل نحسِ نجس به وجود آمده و مدیریت شد ه اند)نتیجه خط کشی انسان ها و مومن خواندن خود و کافر خواندن دیگران نیست؟؟

فرجام سخن اینکه اگرچه انقلاب های لیبی، مصر، تونس و دیگر کشورهای عربی به داعش و النصره ختم شده و لیکن پرسش اساسی این جاست که آیا خود عمارپنداران حاضر به قبول اشتباه مهلکشان در سر پیچ تاریخی جهان و صحه گذاری بر تیزهوشی و کیاست دکتر احمدی نژاد خواهند بود یا نه؟

پاسخ به این پرسش به زودی عیان خواهد شد

و او با سپاهی از شهیدان خواهد آمد....